نتایج جستجوی عبارت «محمد جعفر زردشت» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۴ -وصیتنامه شهید محمدجواد قانع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد جواد قانع »
بسم‌الله الرحمن الرحیم ان الذین امنوا و الذین هاجروا و جاهدوا فی سبیل‌الله اولئک یرجون رحمه‌الله و الله غفور رحیم. آنان که ایمان آوردند و از وطن مهاجرت و در راه خدا جهاد کردند آنان امیدوار و منتظر رحمت خداوند می‌باشند. خداوند بخشنده و مهربان است. بنام خداوند بزرگ. بنام خدایی که دنیا را آفرید. بنام خدایی که پیامبران را آفرید و رهبرمان را خلق کرد. رهبری که قیام کرد و جهانی را با ندای خود به لرزه انداخت. امت مسلمان،...
شهدا سال ۶۴ -زندگینامه شهید محمدحسین (حسن) فیض‌آبادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد حسين (حسن) فيض آبادي »
بیست و پنجم خردادماه ۱۳۴۵ انتظار مادری مهربان در کنار همسری وفادار، به سرآمد و عنایت خداوندی با هدیه یک فرزند پسر به خانواده متدین و مذهبی آنان در شهرستان نی‌ریز، کامل شد. آن‌ها با دیدن گل‌رخسارش، او را در آغوش کشیدند و با صوت دل‌نشین پدر، اذان و اقامه را به گوش او خواندند و نام زیبای «محمدحسین» را برای او انتخاب کردند. خانواده‌ای که علاقه‌مند به اسلام و دوستدار اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) خصوصاً رهبر...
شهدا سال ۶۴ -وصیت‌نامه شهید محمدحسین (حسن) فیض‌آبادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد حسين (حسن) فيض آبادي »
باسمه‌تعالی ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل‌الله اموات بل احیاء و لکن لاتشعرون ۱. کسانی که درراه خدا کشته می‌شوند مرده مپندارید بلکه زنده هستند ولیکن همه شما نمی‌دانید. با سلام و درود بر نبی خاتم (ص) و با سلام و درود بر سرور آزادمردان، امام حسین (ع)، با سلام و درود بر منجی عالم بشریت امام زمان (عج)، با سلام و درود بر نائب بر حق ایشان، خمینی روح‌الله. با سلام و درود خالصانه به روان پرفتوح و طیبه شهدای...
شهدا سال ۶۴ -زندگینامه شهید محمدحسین کردگاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد حسين کردگاري »
محمدحسین سومین پرستوی مهاجری بود که از خانواده شهیدپرور کردگاری، بعد از برادرانش حبیب و محمدرضا، راهی کوی دلبر شد و سر و جان را درراه وصال یار، فدا کرد. او که ۱۳۴۴/۳/۲۰ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و مذهبی، شکوفه زندگی‌اش همراه با شادی و سرور شکفته شد و طبق‌طبق مهربانی و طراوت را با خود آورد؛ در کنار برادران و سایر اعضای خانواده، درس مقاومت و دین‌داری را از کودکی فراگرفت و قدم در راهی...
شوخی ها و لطیفه ها
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
لطیفه‌ها و شوخی‌های بیان شده ذیل ‌‌همه بصورت واقعی اتفاق افتاده که برادران‌: - محمد عبد الاحدی - قاسم زالپور - علی تاجبخش - علی زردشت فرزند غلامرضا - علی زردشت فرزند اسماعیل - جواد مبین - غلامعلی فرخ بطور جمعی آنها را نقل کرده اند‌.  ...
پاسخ فرمانده دسته
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در اواخر جنگ، بعد از پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران، بعثیون عراق به جاده اهواز- خرمشهر حمله‌ور شدند. یکی از برادران گردان خطاب به آقای علی زردشت ‌فرماندهی دسته کرده و می‌پرسد: عراقیها دارند می‌آیند! چکار کنیم؟ ایشان هم در پاسخ جواب می‌دهد: مرد حسابی در این موقعیت فرمانده لشکرش هم توی قضیه گیر می‌کند‌، حالا از من سئوال می کنی چکار کنیم‌؟!  ...
به یاد شهدا و مفقودین خط پدافندی شلمچه 67
دانشنامه دفاع مقدس »
ما براه پاک قرآن‌جان به جانان داده‌ایم تا بماند‌دین حق گلهای خندان داده‌ایم چهره های دلربا بهتر زخوبان داده ایم ما براه پاک قرآن جان به جانان داده ایم پاک مردانی دلاور هرچه افزون با صفا شیرمردان شجاعت بهر دشمن ها بلا ما براه پاک قرآن جان به جانان داده ایم نوجوانانی چنان زردشت و زارع زاهدی همچو‌موسی‌پور و مولازاده هریک عابد‌ی ما براه پاک قرآن جان به جانان داده ایم چون عنایت اللهی آزاده و نیکو نهاد...
به یاد شهید سید رضا اسدی و جمعی از شهدای کوی سجاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
جام شهادت نوش جان ای سرفرازانبستیدپیمان باخدای نوجوانان خون شما دارد پــیام عــزّ و ایـــمان پاینده بادا نامتان درروزگاران دادیدخون تا زنده ماند دین و قرآن جام شهادت نوش جان ای ســرفرازان پاینده بادا نامتان درروزگاران اسلام را با خون خود پاینده کردید میثاق خود را با خــدا بـردید پــایان نور الهی در جهان تابنده کردید جام شهادت نوش جـــان ای سرفرازان پاینده بادا نامتان در روزگاران مردانه سوی جبهه ها پرواز کردید کردید با دشمن عجب جنگی نمــایان دل با خدا...
به یاد شهید غلامرضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
حماسه ساز زمان ای غلام جان پدر همیشه پیکر پاک تو جلوه گاه نگاه تو شمع‌محفل عدلی‌که‌ گویدت مفقود به آسمان شهادت تو ماه عالمتاب تن تو سوی خدا شد غلام جمشیدی بدوش رایت نصرٌ من الله و پیروز به‌کربلای‌حسین شد مقیم جسم غلام بگفت احمد جمشیدی ای غـلام عزیز توای ستاره رخشان و نور پاک سحر اگرچه‌جسم‌توصدپاره‌گشته چون‌اختـر به کنج خانه دل جای همچوتوگو هر به عرصه گاه زمین هر چه نیکتر زیور بسوی عالم بالا گشوده‌ای...
زندگینامه آزاده مجید مهرآوران
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
مجید مهرآوران، سال 1350 در خانواده‌ای مذهبی و متدین درکوی سجاد (آباد زردشت) شهرستان نی‌ریز متولد شد. پس از دوران طفولیت در حالی پای به دبستان گذاشت که غم از دست دادن پدر بر دوش او سنگینی می‌کرد. ‌دوره ابتدائی را در مدرسه پروین اعتصامی کوی سجاد آغاز کرد، ولی به علت مشکلات خانوادگی مدرسه را رها نمود. ‌‌پس از پیروزی انقلاب اسلامی در حالی که در سن نوجوانی به سر می‌برد و کمتر از 15 سال سن...